محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۳۲۷

۱

آمد ز خانه بیرون در بر قبای زرکش

بر زر کشیده خفتان شاهانه بسته ترکش

۲

سرو از قبا گران بار گل از هوا عرق ریز

رنگ از حیا دگرگون زلف از صبا مشوش

۳

در سر هوای جولان بر لب نشان باده

غالب نشاط خندان شیرین مذاق سرخوش

۴

هنگام ترکتازش طاقست در نظرها

آن چین زدن بر ابرو وان هی زدن بر ابرش

۵

آن کز نهیبش آتش شد بر خلیل گلزار

در باغ روی او داد گل را مزاج آتش

۶

دل وحشی است بندی من از علاقهٔ او

با شیر در سلاسل با مرگ در کشاکش

۷

از صیقل محبت کانهم ز پرتو اوست

طبعی است محتشم را کائینه ایست بی‌غش

تصاویر و صوت

نظرات