
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۳۳۵
۱
بیش ازین منت وصل از رخ آن ماه مکش
گر کشد هجر تو را جان بده و آه مکش
۲
وصل بیمنت او با تو به یک هفته کشد
گو وصالی که چنین است به یک ماه مکش
۳
چون محال است رساندن به هدف تیر امید
تو کمان ستمش خواه بکش خواه مکش
۴
همت از یار مرا رخصت استغنا داد
تو هم ای دل پس ازین پای ازین راه مکش
۵
سربلندی مکن از وصل ز آن شیرین لب
منت خسروی از همت کوتاه مکش
۶
چشم بیغیرت من گر شود از گریه سفید
دگرش سرمه ز خاک ره آن ماه مکش
۷
یا وفا یا ستم از کش بکشم چند کشی
گوئی آزار پر کاه بکش کاه مکش
۸
محتشم دیده ز بیراهی آن سرو مپوش
رقم بیبصری بر دل آگاه مکش
تصاویر و صوت

نظرات