
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۳۵
۱
گشته در راهت غبار آلود روی زرد ما
میرسیم از گرد راه اینست راه آورد ما
۲
در هوای شمع رویت قطرههای اشک گرم
دم به دم بر چهره میبندد ز آه سرد ما
۳
بس که از یاران هم دردان جدا افتادهایم
گشته است از بی کسی همدرد ما هم، درد ما
۴
با گیاه شور پرور فرقت باران نکرد
آن چه هجران کرد با جان بلا پرورد ما
۵
گر عیاذالله از ما بر دلت گردی بود
حسبتا لله به باد نیستی ده گرد ما
۶
گرد از جمعیت دلها بر آرد بیدرنگ
چون ز گرد ره شود پیدا سوار فرد ما
۷
دوش آن وحشی شمایل محتشم را دید و گفت
باز پیدا گشت مجنون بیابان گرد ما
تصاویر و صوت


نظرات
مینو
شاعر
علیرضا