محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۳۷۰

۱

زهی ز عشق جهانی تو را به جان مشتاق

من از کمال محبت جهان جهان مشتاق

۲

نهان ز چشم بدان صورت تو را این است

که دایمم من صورت طلب به آن مشتاق

۳

ز دست کوته خود در هوای زلف توام

چو مرغ بی‌پر و بالی به آشیان مشتاق

۴

به محفل دگران در هوای کوی توام

چو آن غریب که باشد به خانمان مشتاق

۵

کنم سراغ سگت همچو کسی که بود

ز رازهای نهانی به همزبان مشتاق

۶

عجب که ذکر تو جزء شهادتم نشود

ز بس که هست به نام خوشت زبان مشتاق

۷

به محتشم چه فسون کرده‌ای که می‌گردد

نفس نفس به تو مایل زمان زمان مشتاق

تصاویر و صوت

نظرات