محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۳۹۶

۱

چون من به در هجر ز بیداد تو رفتم

چندان نگهم داشت که از یاد تو رفتم

۲

چون فاختهٔ سنگ ستم خورده ازین باغ

دل در گرو جلوهٔ شمشاد تو رفتم

۳

بشتاب ز دنبال که با زخم غریبی

از صید گه غمزهٔ صیاد تو رفتم

۴

برکس مکن اطلاق هلاکم که ز دنیا

از سعی اجل هم نه به امداد تو رفتم

۵

پوشیده کفن سوی مکافات گه حشر

تا زین ستم آباد به بیداد تو رفتم

۶

خسرو ز جهان می‌شد و آهسته به شیرین

می‌گفت که من در سر فرهاد تو رفتم

۷

نالان به درش محتشم از بس که نشستی

من منفعل از ناله و فریاد تو رفتم

تصاویر و صوت

هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۲ (شامل دیوان های شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۲۱۳

نظرات

user_image
بیتا
۱۳۸۹/۰۹/۲۱ - ۰۵:۵۱:۳۴
مصرع از سعی اجل هم نه بامداد تو رفتمبه صورت املایش را تصحیح کنیداز سعی اجل هم نه به امداد تو رفتممصرعتا زین ستم اباد برم داد تو رفتممعنی ندارد در دیوانش دوباره نگاه کنید می باید چیزی به این صورت باشد:تا زین ستم اباد ز بیداد تو رفتم و مصرع آخر "من منفعل از ناله و فریاد تو رفتم " درست است اگر دقت کنید کلمه فرهاد در بیت قبل به عنوان قافیه آمده و کلمه ناله به دنبال خود فریاد را دارد.
پاسخ: با تشکر، موارد مطابق پیشنهادتان تصحیح شد.