
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۴۰۵
۱
برای نیم نگاهی چو عذر خواه تو گردم
هزار بار به گرد سر نگاه تو گردم
۲
ز انتظار شوم کشته تا نشان خدنگی
ز پر کرشمه نگههای گاه گاه تو گردم
۳
بزن به تیغم و پیش از من هلاک گنه خود
به گردن دگران نه که من گواه تو گردم
۴
به این امید که روزی شکاری خورم از تو
هزار سال بگرد شکارگاه تو گردم
۵
به هم زدی ز سبک دستی کرشمهٔ جهانی
اسیر فتنهٔ حسن گران سپاه تو گردم
۶
بکش مرا و میندیش از گنه که همان من
به روز حشر عقوبت کش گناه تو گردم
۷
مهی برآمد و برنامد این مراد که یکشب
به دیده کام ستان از رخ چو ماه تو گردم
۸
مرا چه محتشم این بس ز باغ وصل که قانع
به نیم نکهتی از عنبرین گیاه تو گردم
نظرات