محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۴۰۸

۱

ز لطف و قهر او و در خنده های گریه آلودم

نمی‌یابم که مقبولم نمی‌دانم که مردودم

۲

ز جرمم در گذر یا بسملم کن به که داری

در آب و آتش از امید بود و بیم نابودم

۳

به یک تقصیر در مجلس به گرد خجلت آلودی

رخی را کز وفا عمری به خاک درگهت سودم

۴

به گفتار غرض گو ناامیدم ساختی از خود

بلی مقصود من این بود دیگر نیست مقصودم

۵

چه اندیشم دگر از گرمی بازار بدگویان

که نه فکر زیان ماندست نه اندیشه سودم

۶

چو شمعم گر تو برداری سر از تن در حقیقت به

که چون مجمر نهد غیری به سر تاج زراندودم

۷

به قول ناکسانم بیش ازین مانع مشو زین در

که در خیل سگانت پیش ازین من هم کسی بودم

۸

اگر چون محتشم صدبارم اندازی در آتش هم

چنان سوزم که جز بوی وفایت ناید از دودم

تصاویر و صوت

هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۲ (شامل دیوان های شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۲۱۷

نظرات