محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۴۲۹

۱

گر من به مردن دل نهم آسوده جانی را چه غم

وز مهر من گرجان دهم نامهربانی را چه غم

۲

از تلخی هجرم چه باک آن شوخ شکرخنده را

از لب به زهر آلوده شیرین دهانی را چه غم

۳

دل خون شد و غمگین نشد آن خسرو دلها بلی

یک کلبه گر ویران شود کشورستانی را چه غم

۴

ز افتادنم در ره چه باک آن شوخ چابک رخش را

خاری گر افتد در گذر سیلاب رانی را چه غم

۵

من خود ره آن شهسوار از رشک می‌بندم ولی

گر بگذرد آب از رکاب آتش عنانی را چه غم

۶

ای دل برون رفتن چه سود از صید گاه عشق او

صید ار گریزد صد قدم زرین کمانی را چه غم

۷

چون نیست هیچت محتشم ز آشوب دوران غم‌مخور

صدخانه گر ویران شود بی‌خانمانی را چه غم

تصاویر و صوت

هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۲ (شامل دیوان های شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۲۲۴

نظرات