
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۴۶۸
۱
شغل دهقان چیست ز آب و گل نهال انگیختن
صنع یزدان نخل با این اعتدال انگیختن
۲
بهترین وجهی است در یکتائی دهقان صنع
آن دو شهلا نرگس از باغ جمال انگیختن
۳
این چه اندامست و موجانگیزی از آب زلال
موج ازین بهتر محال است از زلال انگیختن
۴
گر نباشد دست قدرت در میان حسن تو را
کی توان از سیم ناب این خط و خال انگیختن
۵
خود قصب پوشی و صد سرو مرصع پوش را
میتوان در بزمت از صف نعال انگیختن
۶
چند بهر یک عطا کانهم نیاید در وجود
سایلی بتواند اسباب سئوال انگیختن
۷
نیست در اندیشهٔ اکسیر وصل او مرا
حاصلی غیر از خیالات محال انگیختن
۸
دادن از عشق خود اکنون مژده آزادیم
هست بهر مرغ بریان پر و بال انگیختن
۹
نیست پر آسان به دعوی محتشم با طبع تو
توسن معنی ز میدان خیال انگیختن
تصاویر و صوت

نظرات