
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۴۷۶
۱
در پرده عشق آهنگ زد ای فتنه قانون ساز کن
صحبت گذشت از زمزمه ای دل خروش آغاز کن
۲
دست خرد کوتاه شد از ضبط ملک عافیت
ای عشق فرصت یافتی بنیاد دست انداز کن
۳
آمد صدای طبل باز از صید گاهی در کمین
شهباز عشقی پر گشودهای مرغ جانپرواز کن
۴
عشق اینک از ره میرسد ای جان به استقبال رو
غم حلقه بر در میزند ای دل برو در باز کن
۵
شد زنده از یک پرسشت تا زندهام مانند من
داری گواهی این چنین رو دعوی اعجاز کن
۶
نوعی که هستی خویش را بنما و بر هم زن جهان
از عهد دیگر دلبران این عهد را ممتاز کن
۷
چون بر مراد محتشم غمگین نواز است آن صنم
ای دل تو نازان شو به غم ای غم تو بر دل ناز کن
تصاویر و صوت

نظرات