محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۴۸۰

۱

چون نمودی رخ به من یک لحظه بدخوئی مکن

شربت دیدار شیرین به ترش روئی مکن

۲

می‌کنم گر بیخ عیش خویش میگوئی بکن

می‌کنم گر قصد جان خویش میگوئی مکن

۳

با بدان نیکی ندارد حاصلی غیر از بدی

گر بخود بد نیستی با غیر نیکوئی مکن

۴

غمزه‌ات محتاج افسون نیست در تسخیر خلق

صاحب اعجاز را تعلیم جادوئی مکن

۵

من که خود کم کرده‌ام دل در رهت دادم مده

عاشق بیداد را خوش دل به دلجوئی مکن

۶

گر درین دیوان گناه ما خطای عاشقی است

گو کسی در نامهٔ ما این خطا شوئی مکن

۷

ترک بد خوئی کن اما با گدای پرهوس

گرچه باشد محتشم زنهار خوش خوئی مکن

تصاویر و صوت

نظرات