محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۵۰۶

۱

چون برفروزد آینه زان آفتاب رو

رو سوی هر که آورد آتش زند در او

۲

سیلاب تیغ بار چنان تیز رو فتاد

کز سرگذشت آب و مرا تر نشد گلو

۳

زلف تو جادوئیست برآتش گرفته جا

چشم تو آهوئیست به مردم گرفته خو

۴

مشرب رواج یافته چندان که محتسب

می می‌کشد به بزم حریفان سبو سبو

۵

در دیر رکرد غسل به می آن که زا ورع

بر اسمان نگاه نمی‌کرد بی‌وضو

۶

ای دوستان فغان که من ساده لوح را

کشتند بی‌گناه بتان بهانه جو

۷

از دولت گدائی آن ماه محتشم

بهر تو آمد این لقب از آسمان فرو

تصاویر و صوت

دیوان مولانا محتشم کاشانی (شامل رساله جلالیه، نقل عشاق، قصاید، غزلیات، مناقب، مراثی، قطعات، رباعیات، مثنویات) به کوشش مهرعلی گرگانی - محتشم کاشانی - تصویر ۴۸۸

نظرات