
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۵۱۶
۱
شبم ز روز گرفتارتر به مشغلهٔ تو
که تا سحر به خیال تو میکنم گله تو
۲
به دفع کردن غیر از درت غریب مهمی
میان سعی من افتاده و مساهلهٔ تو
۳
نظر در آینه داری و اضطراب نداری
تو محو خویشی و من محو تاب و حوصلهٔ تو
۴
هنوز عهد تو آورده بود دهر به جنبش
که در زمین و زمان بود شور ولولهٔ تو
۵
به گوش مژده تخفیف ده ز درد سر من
که میبرم دو سه روز این جنون ز سلسلهٔ تو
۶
سئوال کردی و گفتی بگو که برده دلت را
دلم بده که بگویم جواب مسلهٔ تو
۷
فریب کیست دگر محتشم محرک طبعت
که نیست فاصله در نظمهای بیصلهٔ تو
تصاویر و صوت

نظرات
جعفر عسکری