
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۵۲۲
۱
ای همچو آهوان دلم دم شکار تو
جانها فدای آهوی مردم شکار تو
۲
تا آهوان چشم تو رفتند از نظر
چشمم سفید شد به ره انتظار تو
۳
آهوی دشت از تو به کام و من اسیر
در شهر مانده همچو سگان داغدار تو
۴
حقاکه گر به خاک برابر کنی مرا
یک ذره بردلم ننشیند غبار تو
۵
نبود غریب اگر به ترحم نظر کنی
بر محتشم که هست غریب دیار تو
نظرات