
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۵۲۴
۱
کاکل که سر نهاده به طرف جبین تو
صد فتنه میکند به سر نازنین تو
۲
کین منت نشسته به خاطر مگر رقیب
حرفی ز کینه ساخته خاطر نشین تو
۳
عمری دمید بر تو دل گرم بافسون
وز کین نگشت گرم دل آهنین تو
۴
هشدار ای غزال که صد جا نشستهاند
صید افکنان دست هوس در کمین تو
۵
زین دستبردها چو نگین در حصار باش
تا هست ملک حسن به زیر نگین تو
۶
گر پی بری به کج نظریهای مدعی
حاصل شود به راستی ما یقین تو
۷
غیرت نگر که میرم اگر وقت کشتنم
گیرد ز رحم دست تو را آستین تو
۸
ای محتشم اگر به مه من رسی بگو
کز هجر مرد عاشق زار حزین تو
تصاویر و صوت

نظرات
Ar۷