
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۵۲۷
۱
چون به رخ عرق فشان میکشی آستین فرو
آب حیات میرود پیش تو در زمین فرو
۲
بیخبر آمدی فرو در دل بینوای من
شاه به خانهٔ گدا نامده این چنین فرو
۳
در ره آن سهی قدم پای به گل شده فرو
آه اگر بیاورد سر به من حزین فرو
۴
گشته سوار و خورده می من همه جا روان ز پی
تا دگری نیاردش مست ز پشت زین فرو
۵
نرگس چشم ساحرت چون زند آتشم به دل
ریزد از آب دیدهام صد گل آتشین فرو
۶
وجه سفید ره نیم سجدهٔ توست وای اگر
خاک در سرای تو ریزدم از جبین فرو
۷
قابل خسروی بود هرکه بسان محتشم
سر به غلامی آورد پیش تو بر زمین فرو
نظرات