محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۵۷۵

۱

بر روی یار اغیار را چشمی به آن آلودگی

غلطان به خاک احباب را اشگی به آن پالودگی

۲

مجنون چو افشاند آستین بر وصل تا روز جزا

دامان لیلی پاک ماند از تهمت آلودگی

۳

نازش برای عشوه ای صد لابه می‌فرمایدم

صورت نمی‌بندد دگر نازی به این فرمودگی

۴

از دیدن او پندگو یک‌باره منعم می‌کند

در عمر خود نشنیده‌ام پندی به این بیهودگی

۵

پای طلب کوتاه گشت از بس که در ره سوده شد

کوته نمی‌گردد ولی پای امید از سودگی

۶

آسر که دیدی خاک گشت از آستان فرسائیش

وان آستان هم باز رست از زحمت فرسودگی

۷

خوش رفتی آخر محتشم آسوده در خواب عدم

هرگز نکردی در جهان خوابی به این آسودگی

تصاویر و صوت

نظرات