
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۵۸۶
۱
ساقیا چون جام جمشیدی پر از می میکنی
گرنه این دم فکر برگی میکنی کی میکنی
۲
من نه آنم کز تو پیوند محبت بگسلم
بند بندم گر به تیغ قهر چون نی میکنی
۳
آنچه در دل بردن از لطف دمادم میکنند
این فسونسازان تو از جور پیاپی میکنی
۴
سر به صحرا میدهی ای قبلهٔ لیلیوَشان
هرکه را مجنونصفت آواره از حی میکنی
۵
ساقیا طی کن بساط غم در آن بحر نشاط
کز نم فیضش گذار از حاتم طی میکنی
۶
محمل لیلی به سرعت میبری ای ساربان
گر بدانی حال مجنون ناقه را پی میکنی
۷
محتشم از ضعف چون گیتی چنانی این زمان
جای آن دارد اگر جا در دل و پی میکنی
تصاویر و صوت

نظرات
م. م.ب
آرش کمانگیر
nabavar