محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۵۹۴

۱

مرا حرص نگه هردم به رغبت می‌برد جائی

که هست آفت گمار از غمزه بر من چشم شهلائی

۲

زیاد حور و فکر خلد اگر غافل زیم شاید

که می‌بینم عجب روئی و می‌باشم عجب جائی

۳

یکی از عاشقان چشم مردم پرورش می‌شد

اگر می‌بود نرگس را چو مردم چشم بینائی

۴

چو ممکن نیست بودن بی‌بلا بسیار ممنونم

که افکندست عشقم در بلای سرو بالائی

۵

ندانم چون کنم در صحبت او حفظ دین خود

که چشمش می‌کند تاراج ایمانم به ایمائی

تصاویر و صوت

نظرات