
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۵۹۹
۱
دل خود رای مرا برده گل خودروئی
ترک خنجر کش مردم کش آتش خوئی
۲
طفل نو سلسلهای شوخ تنگ حوصلهای
شاه دیوانه و شی ماه مشوش موئی
۳
سر و کارم به غزالیست کزاغیار مدام
میکند روکش مردم به یک آدم روئی
۴
دیده پرنور شود نرگس نابینا را
گر به گلشن رسد از پیرهن او بوئی
۵
گوش بر بد سخنم کی منهی امروز ای گل
خورده بر گوش تو گویا سخن بدگوئی
۶
چند سویت نگرم عشوهٔ چشمی بنما
عشوهٔ چشم نباشد گره ابروئی
۷
عشوهٔ غلب شده بر محتشم آری چکند
ناتوانی چنین خصم قوی بازوئی
تصاویر و صوت

نظرات