
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۷۸
۱
روی تو که اختر زمین است
رشگ مه آسمان نشین است
۲
قدت که بلای راستان است
کاهندهٔ سرو راستین است
۳
اندام تو زیر پیرهن نیز
سوزندهٔ برگ یاسمین است
۴
چشم سیهت به تیغ مژگان
گردنزن آهوان چین است
۵
خال تو که هست نقطهٔ کفر
انگشت نمای اهل دین است
۶
دشنام تو زان لبان شیرین
زهریست که غرق انگبین است
۷
آن غمزه که گرم چشمبندی است
بازی ده عقل دوربین است
۸
خاک در بنده کمینت
تاج سر بنده کمین است
۹
در دیدهٔ محتشم خیالت
نقشی است که در ته نگین است
تصاویر و صوت


نظرات