محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۸۷

۱

گفتمش تیر تو خواهد به دل زار نشست

به فراست سخنی گفتم و بر کار نشست

۲

صحبتی داشت که آمیخت بهم آتش و آب

دی که در بزم میان من و اغیار نشست

۳

غیر کم حوصله را بار دل از پای نشاند

لله‌الحمد که این فتنه به یک بار نشست

۴

سایه پرورد بلا می‌شوم آخر کامروز

بر سرم مرغ جنون آمد و بسیار نشست

۵

هرکه چون شمع به بالین من آمد شب غم

سوخت چندان که به روز من بیمار نشست

۶

پشت امید به دیوار وفای تو که داد

که نه در کوچهٔ غم روی به دیوار نشست

۷

محتشم آن کف پا از مژه‌ات یافت خراش

گل بی‌خار شد آزرده چو با خار نشست

تصاویر و صوت

دیوان مولانا محتشم کاشانی (شامل رساله جلالیه، نقل عشاق، قصاید، غزلیات، مناقب، مراثی، قطعات، رباعیات، مثنویات) به کوشش مهرعلی گرگانی - محتشم کاشانی - تصویر ۳۵۷
هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۲ (شامل دیوان های شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۳۳۰

نظرات