
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۲
۱
اشعث طماع عهد خود جمال قصه خوان
آن که چون او طامعی در بحر و بر صورت نبست
۲
جمریانش ناگهان کشتند و هر فردی که بود
رست از اخذ و جهید آن خر گدای زرپرست
۳
عقل چون تاریخ قتلش خواست از پیر خرد
گفت هر فردی که بود از اشعث طماع رست
تصاویر و صوت

نظرات