
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۲۲ - وله ایضا
۱
خان حاتم دل جم جاه که جبار جلیل
هرچه از بدو ازل داد باو نیکو داد
۲
از زرو گنج ملوک آن که به صد بنده دهند
آن سخن سنج به یک بنده مدحت گو داد
۳
بود از دولت آن مالک مملوک نواز
هرچه ما بی درمان را ز فواید رو داد
۴
بهر نقدی که درین وقت به از گنجی بود
منت از شاه کشیدیم ولی زر او داد
نظرات