محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۳۲ - وله ایضا

۱

ای کریمی که ز لطفت همه ذرات جهان

جرعهای کرم از جام عطا نوشیدند

۲

نیست پوشیده که در مدح سلاطین قدیم

شعر را بهر طمع آن همه می‌کوشیدند

۳

طمعی نیست مرا لیک ملولم که چرا

مدح من گفتم و خلعت دگران پوشیدند

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
احمدرضا حسنی
۱۴۰۰/۱۰/۱۷ - ۱۱:۲۵:۲۳
به نظر می آید عبارت "شعر ابهر طمع ..." از اشتباهات نساخ است و صحیح آن " شعر را بهر طمع..." است ابهر نام شهری است و نیز نام رگی است که به قلب متصل می شود و در هر صورت برای عبارت "شعر ابهر" معنای قابل قبولی به ذهنم نرسید فارغ از اینکه جمله هم اشکال پیدا می کند