
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۳۶ - وله ایضا
۱
ای جوان بخت مدبر که در اصلاح امور
خرد پیر ز تدبیر تو شرمنده شود
۲
در روا کردن حاجات شتابی داری
کز تو امسال روا حاجت آینده شود
۳
هستی ای خسرو فرهاد لقب قابل آن
که شود خسرو اگر زنده تو را بنده شود
۴
مهر هر صبح گه از بهر سرافرازی خویش
بعد صد سجده به پای تو سرافکنده شود
۵
سرورا در دلم از قلبی بد سودایان
هست خاری که به لطف تو مگر کنده شود
۶
در صفاهان زری از من شده افشانده به خاک
همچو آن مرده که اجزاش پراکنده شود
۷
نام مبلغ نبرم کز من کم همت اگر
بشنود همت والای تو در خنده شود
۸
به مسیحائیت اقرار کنم در همه کار
اگر از سعی تو این مردهٔ من زنده شود
تصاویر و صوت

نظرات