محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۴۰ - وله ایضا

۱

محتشم تا کی کشم از ناسزاگویان عذاب

آخر از بی‌طاقتی تیغ جزا خواهم کشید

۲

گر حسام هجو خواهم داشت زین پس در غلاف

برخلاف ماسلف آزارها خواهم کشید

۳

می‌زند چون تیغ طعنم خواه دشمن خواه دوست

می‌کشم تیغ زبان ورنه جفا خواهم کشید

۴

تا غنیمان را کنم هریک به کنجی منزوی

خویش را بیرون ز کنج انزوا خواهم کشید

۵

بر عقاب طبع چون خواهم زدن با یک ستیز

نیک و بد را بر عقابین پر هجا خواهم کشید

۶

هرکه بی‌اندیشه است از قلزم اندیشه‌ام

کشتی عیشش به گرداب فنا خواهم کشید

۷

در قفای من زبان هر که می‌گردد به خبث

من به تیغ هجو بیرون از قفا خواهم کشید

۸

چون به زور طبع قلاب نفس خواهم فکند

پیر و برنا را به کام اژدها خواهم کشید

۹

تا ز تیغ بیم گردد زهرهٔ بیگانه چاک

انتقام اول ز خویش و آشنا خواهم کشید

۱۰

تا بساط این و آن بر هم خورد زابیات هجو

لشگر آفت به میدان بلا خواهم کشید

۱۱

دیدهٔ اغیار خواهم کند و در چشم امید

یار را هم داروی خوف و رجا خواهم کشید

۱۲

بهر دشمن دار عبرت خواهم اندر شهر زد

دوست را هم کرسی از زیر پا خواهم کشید

تصاویر و صوت

هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۱ (دیوان شیبیه) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۶۹۷

نظرات