
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۵۰ - وله ایضا
۱
ز ارباب دنیا که دارد جهان
به ذات جهاندارشان افتخار
۲
اجل را پی غارت نقد جان
چو با میرزا احمد افتاد کار
۳
در آن ماتم از دست غم چاک شد
لباس سکون بر تن روزگار
۴
چو از نامجویان نزد خیری
به آیین او نبوت اشتهار
۵
برای زمان سفر کردنش
ازین دار فانی بدارالقرار
۶
شود تا دو تاریخ یکسان عدد
در آحاد اخوات آن آشکار
۷
بگو آه از آن خیر نامجو
بگو وای از آن تاجر تابدار
نظرات