
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۵۸ - در مدح امینالدین فرماید
۱
شهسواری که عرصهٔ گردون
بست حکمش به حلقهٔ فتراک
۲
کامکاری که فارس قدرش
از سمک رخش راند تا به سماک
۳
آصف دهر کش سلیمان وار
خاتم حکم داد ایزد پاک
۴
خلف المصطفی امینالدین
زیب ذریت شه لولاک
۵
آن که نسبت به اوج رفعت او
کوتهی کرده پایهٔ ادراک
۶
وانکه نامد نظیر او بوجود
از وجود عناصر و افلاک
۷
در زمانی که غیر فتنه نبود
مقتضای زمانه بیباک
۸
به گمان خطای ناشدهای
گشت از من نهفته کلفت ناک
۹
دی به ارسال جعبهای نارم
کرد یک باره ز انفعال هلاک
۱۰
من حیران متهم به گنه
که ز ضعفم زبونتر از خاشاک
۱۱
گرچه زان نار سوختم لیکن
زان گناه نکرده گشتم پاک
تصاویر و صوت

نظرات