
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۷۵ - وله ایضا
۱
سرا سروران جد اعلای تو
محمد رسول امین کریم
۲
که از بس به خلق خداوند بود
به نام خود او را رئوف و رحیم
۳
گران سنگ شد لنگر حلم او
به خفت کشیدن ز خضم لعیم
۴
به میراثش اکنون تو را میرسد
تحمل باعدا ز خلق عظیم
۵
که از زمرهٔ عترت وی توئی
که ذاتت حلیم است و طبعت سلیم
۶
غرض کز جهالت به خدام تو
که میگفت اگر خصم بیترس و بیم
۷
به حملش ز در دور کردی چنان
که شرمنده برتافت روزان حریم
۸
بدان سان که از کعبهٔ دل شود
بلا حول آواره دیو رجیم
نظرات