
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۸۴ - وله ایضا
۱
ای همایون فارس میدان دولت کاورند
کهکشان بهر ستوران تو کاه از کهکشان
۲
گرچه ناچارست بهر هر ستوری کاه و جو
تا به دستور ستور من نیفتد از توان
۳
مرکب من نام جو نشنید هرگز زان سبب
میکنم کاه فقط خواهش ز دستور زمان
۴
که به این حیوان رساندن گرچه شغل لازمست
بام اندای منازل هست لازمتر از آن
۵
آصفا وقت است تنگ و کاه و در دهها فراخ
خامه در دست تو فرمانبر به تحریک بنان
۶
یک نفس شو ملتفت وز رشحه ریزیهای کلک
زحمت یک ساله کن رفع از من بیخانمان
تصاویر و صوت


نظرات