
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۹۷ - در شکایت فرماید
۱
ای بر سبیل حاجت صد محتشم گدایت
وی درکمال حشمت ارباب حاجت از تو
۲
در کوچهٔ ظرافت عمری دواندام از جهل
کردم در آخر اما کسب ظرافت از تو
۳
از مهر من بناحق کردی تمسکی راست
زانسان که اهل حجت کردند حیرت از تو
۴
وین دم به رسم تحصیل دارد کسی که برده
در عرصهٔ سیاست گوی صلابت از تو
۵
ما را نه زر که سازیم او را تسلی از خود
نه شافعی که خواهد یک لحظه مهلت از تو
۶
کو داوری که اکنون گیرد درین میانه
وجه تمسک از من جرم خیانت از تو
۷
اما چه هیچ کس نیست کز وی برآید این کار
عجز و تنزل از ما لطف و مروت از تو
نظرات