نصرالله منشی

نصرالله منشی

بخش ۴

و من به حکم این مقدمات از علم طب تبرمی نمودم و همت و نهمت به طلب دین مصروف گردانیدم. و الحق راه آن دراز و بی پایان یافتم، سراسر مخاوف و مضایق، آنگاه نه راه بر معین و نه سالار پیدا. و در کتب طب اشارتی هم دیده نیامد که بدان استدلالی دست دادی و یا به قوت آن از بند حیرت خلاصی ممکن گشتی. و خلاف میان اصحاب ملت‌ها هر چه ظاهرتر؛ بعضی به طریق ارث دست در شاخی ضعیف زده و طایفه ای از جهت متابعت پادشاهان و بیم جان پای بر رکن لرزان نهاده، و جماعتی برای حطام دنیا و رفعت منزلت میان مردمان دل در پشتیوان پوده بسته و تکیه بر استخوان های پوسیده کرده؛ و اختلاف میان ایشان در معرفت خالق و ابتدای خلق و انتهای کار بی نهایت، ورای هر یک بر این مقرر که من مصیبم و خصم مخطی.

و با این فکرت در بیابان تردد و حیرت یک چندی بگشتم و در فراز و نشیب آن لختی پوییدم. البته سوی مقصد پی بیرون نتوانستم برد، و نه بر سمت راست و راه حق دلیلی نشان یافتم. به ضرورت عزیمت مصمم گشت بر آنچه علمای هر صنف را ببینم و از اصول و فروع معتقد ایشان استکشافی کنم و بکشم تا به یقین صادق پای جای دل پذیر بدست آرم. این اجتهاد هم به جای آوردم و شرایط بحث اندر آن تقدیم نمودم.

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
فاطمه
۱۳۹۴/۰۲/۳۰ - ۰۹:۵۰:۳۱
معنای برخی عبارات کنایی این قسمت رو میخوام بدونم مثل دست در ضشاخی ضعیف زده
user_image
محمد رضا نیک زاد
۱۳۹۵/۰۶/۱۵ - ۰۰:۵۳:۰۱
سلام به همۀ دوستان« دست در شاخ زدن» یعنی از شاخه ای آویزان شدن به منظور به زمین نیفتادن یا برای این که از افتادن در سیل در امان ماندن . به کنایه یعنی کمک خواستن ، متّکی شدن ،حمایت خواستن و مواردی از این قبیل است.در مثل عربی آمده « الغریق یتشبّث بگلّ حشیش» یعنی : انسان در حال غرق شدن به هر شاخۀ پوسیده و پوشالی متوسّل می شود و به امید نجات از غرق شدن از آن کمک می طلبد.
user_image
محمد رضا نیک زاد
۱۳۹۵/۰۶/۱۵ - ۰۴:۵۲:۰۵
سلام به همۀ دوستان. 15 / 6 /1395در سطر یکی مانده به آخر در عبارت« اصول و فروع معتقَدِ ایشان » واژۀ « مُعـتَـقَـد =mo,taghad» به لحاظ ساختاری اسم مفعول از مصدر اعتقاد و حرف «ق» در آن مفتوح است. و مُعـتَـقَـد به معنای عقیده ، اعتقاد آمده است
user_image
امیر رحیمی
۱۴۰۲/۰۲/۲۹ - ۲۱:۵۸:۲۴
لختی پوییدم  پاراگراف دوم - خط دوم