نصرالله منشی

نصرالله منشی

بخش ۲۴ - حکایت آن سه ماهی

آورده‌اند که در آبگیری از راه دور و از تعرض گذریان مصون سه ماهی بود، و دو حازم و یکی عاجز. از قضا روزی دو صیاد بران گذشتند با یک دیگر میعاد نهادند که جال بیارند و هر سه ماهی بگیرند. ماهیان این سخن بشنودند. آنکه حزم زیادت داشت و بارها دستبرد زمانه جافی دیده بود و شوخ چشمی سپهر غدار معاینه کرده و بر بساط خرد و تجربت ثابت قدم شده، سبک، روی بکار آورد و از آن جانب که آب درآمدی برفور بیرون رفت. در این میان صیادان برسیدند و هر دو جحانب آب گیر محکم ببستند.

دیگری هم غوری داست، نه از پیرایه خرد عاطل بود ونه از ذخیرت تجربت بی بهر. هرچند تدبیر در هنگام بلافایده بیشتر ندهد، و از ثمرات رای در وقت آفت تمتع زیادت نتوان یافت. و با این همه عاقل از منافع دانش هرگز نومید نگردد، و در دفع مکاید دشمن تاخیر صواب نبیند. وقت ثبات مردان و روز مکر خردمندانست. پس خویشتن مرده ساخت و بر روی آب ستان می‌رفت. صیاد او را برداشت و چون صورت شد که مرده است بینداخت. بحیلت خویشتن در جوی انداخت و جان بسلامت ببرد.

و آنکه غفلت بر احوال وی غالب و عجز در افعال وی ظاهر بود حیران و سرگردان و مدهوش و پای کشان، چپ و راست می‌رفت و در فراز و نشیب می‌دوید تا گرفتار شد.

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
try
۱۳۹۱/۰۳/۲۰ - ۰۵:۲۶:۳۳
فراز
user_image
فائزه
۱۳۹۲/۰۴/۱۸ - ۱۱:۱۲:۳۷
در کلمه جانب غلط تایپی وجود دارد و به صورت جحانب نوشته شده است
user_image
فائزه
۱۳۹۲/۰۴/۱۸ - ۱۱:۱۵:۲۷
این متن نثر است نه شعر
user_image
میرزابنویس
۱۳۹۶/۰۹/۰۱ - ۲۲:۱۰:۲۴
قسمتی از متن جا افتاده است:با خود گفت: غفلت کردم و فرجامِ کارِ غافلان چنین باشد. و اکنون وقتِ حیلت است هرچند تدبیر در هنگام بلافایده بیشتر ندهد، و از ثمرات رای در وقت آفت تمتع زیادت نتوان یافت.