
مشتاق اصفهانی
شمارهٔ ۱۲۷
۱
نیم غمین که به گردون مرا فغان نرسد
اگر به بار رسد گو به آسمان نرسد
۲
چه پرورش دهم آن نخل را درین گلشن
که چون رسد ثمر او به باغبان نرسد
۳
چرا کشم چو نه آهم رسد ز ضعف بر او
که از کمان جهد این تیر و بر نشان نرسد
۴
بده به رنج ره عشق تن کجا مشتاق
رسد به منزل جانانه تا به جان نرسد
نظرات