مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

شمارهٔ ۱۶۳

۱

خوش آن گروه که در بر رخِ جهان بستند

ز کاینات بریدند و در تو پیوستند

۲

از آن صنم خبر آن زاهدان کجا دارند

که خرقه پاره نکردند و سبحه نگسستند

۳

به راز عشق کجا پی برند اهل خرد

مگر کنند فراموش آنچه دانستند

۴

مخور به مرگ شهیدان کوی عشق افسوس

که دوستان حقیقی به دوست پیوستند

۵

ز ساکنان خرابات پرس راز دو کون

نه زآن گروه که از بادهٔ ریا مستند

۶

هزار گنج گهرریز هر قدم دارند

چه شد که راهروان فنا تهی‌دستند

۷

بس این فراغت از خودگذشتگان رهت

که از جهان و در و هرچه هست وارستند

۸

خوش آن کسان که نوازند زیردستان را

به شکر آنکه قوی‌پنجه و زبردستند

۹

مجو تلافی بیداد از بتان کاین قوم

نمک زنند بر آن دل که از جفا خستند

۱۰

جماعتی که کنند از ستم فغان مشتاق

نه عاشقند که تهمت به خویشتن بستند

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
هادی حسینی
۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۳:۰۰:۲۶
سلام و سپاس فراوان تقدیم به یاران گنجور با پوزش بسیار چند نکته را تصحیح فرمایید. در بیت ۳  به راز درست است نه بر از در بیت ۴ مخور درست است نه مخمور در بیت ۶ گنج درست است نه کنج  و رهروان درست است نه راهروان با سپاس فراوان