مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

شمارهٔ ۱۸۲

۱

شود دگر گم دلم در کوی محنت خانه‌ای کمتر

نباشیم ارمن و دل جغدی و ویرانه‌ای کمتر

۲

دلم گر افکنی وز دست نگذاری دل یاران

از این پیمانه‌های پر ز خون پیمانه‌ای کمتر

۳

مکن آزادم از قیدت بیندیش از هلاک من

بزندان غمت گر جان دهم دیوانه‌ای کمتر

۴

فروغ خود مدار از من دریغ ای شمع شب‌خیزان

اگر سوزی من سرگشته را پروانه‌ای کمتر

۵

دهد بر آب اگر چشم ترم دل را چه خواهد شد

ز خرمن‌ها که گرد آورده چشمم دانه‌ای کمتر

۶

چرا مشتاق دایم در پی ثبت سخن باشی

اگر حرفت نماند در جهان افسانه‌ای کمتر

تصاویر و صوت

نظرات