مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

شمارهٔ ۱۸۶

۱

ز خود بریدم و ترک تو مشکلست هنوز

هلاک گشتم و داغ تو در دلست هنوز

۲

قیامت آمد و آسوده خفته کشته عشق

که محو چاشنی زخم قاتل است هنوز

۳

زپا نشسته پی ناقه گرد صد مجنون

غبار ماست که دنبال محملست هنوز

۴

ز آه سوختگانت سراب شد صد بحر

زمین کوی تو از گریه‌ام گل است هنوز

تصاویر و صوت

نظرات