مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

شمارهٔ ۲۱۱

۱

به کنج بی‌کسی شادم مجوییدم مجوییدم

خوشم با درد از درمان درمان مگوییدم مگوییدم

۲

کفن جز خون نشاید کشته تیغ محبت را

شهید خنجر عشقم مشوییدم مشوییدم

۳

گلی کو روید از خاک شهید عشق می‌گوید

که از من بوی خون آید مبوییدم مبوییدم

۴

مریض عشقم و مرگم حیات تازه باشد

اگر میرم به صد زاری مموییدم مموییدم

۵

حدیث گلستان مرغ قفس را در فغان آرد

غریبم از وطن حرفی مگوییدم مگوییدم

۶

شهید عشق را باید ز خون آرایش تربت

ز خاک ای لاله وای گل مروییدم مروییدم

۷

به صحرای محبت گشت گم مشتاق و می‌گوید

که من گم گشته عشقم مجوییدم مجوییدم

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات و قصائد و رباعیات مشتاق به کوشش حسین مکی - مشتاق - تصویر ۱۰۴

نظرات