مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

شمارهٔ ۲۱۶

۱

گرنه از وصل تو در هجر گهی یاد کنم

به چه تقریب دگر خاطر خود شاد کنم

۲

کودک مکتب عشقم بجفا خوش دارم

هرگز اندیشه کی از سیلی استاد کنم

۳

گر ز جور تو خموشم ز شکیبائی نیست

نیست آن قوتم از ضعف که فریاد کنم

۴

من نه آنم که بود طالع وصل تو مرا

از نگاهی بخیالی دل خود شاد کنم

۵

خود بدام افکنم از ذوق اسیری خود را

نیم آن صید که خون در دل صیاد کنم

۶

از خرابی شده آن گنج نهان را مسکن

دل ویران شده را بهر چه آباد کنم

۷

هیچ باک از ستم یار ندارم مشتاق

بلبلم کی ز گل اندیشه بیداد کنم

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات و قصائد و رباعیات مشتاق به کوشش حسین مکی - مشتاق - تصویر ۱۰۹

نظرات