
مشتاق اصفهانی
شمارهٔ ۳۰۷
۱
خوشا مستی و عشق نازنینی
نه آئینی نه کیشی و نه دینی
۲
حذر کن ای زبردست از ضعیفان
که دستی هست در هر آستینی
۳
ره ما تیره و هر گام صد چاه
نه راه پس نه چشم پیشبینی
۴
چه آسوده است آن کز خلق گیتی
نه مهری در دلش باشد نه کینی
۵
مکن از دیدنت منعم چه باشد
زیان خرمنی از خوشه چینی
۶
نمیگردد شراب انگور صدسال
اگر در خم نماند اربعینی
۷
وفا تخمیست در آب و گل ما
نروید این گیاه از هر زمینی
۸
بیاساقی که مستی کیش عشق است
برو زاهد چه دنیائی چه دینی
۹
شود تا نقش بروی اسم اعظم
کجا شایسته باشد هر نگینی
۱۰
نه راهی در درون پرده مشتاق
نه کس را از برون علمالیقینی
نظرات