مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

شمارهٔ ۱۶۹

۱

پیدا چو گهر ز قطره آب شدیم

وانگاه نهان چون در نایاب شدیم

۲

بودیم بخواب در شبستان عدم

بیدار شدیم و باز در خواب شدیم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
محمدحسن خاکسارجلالی
۱۴۰۰/۱۲/۲۶ - ۱۲:۰۹:۴۸
البته شاعر در انتخاب کلمات شعر خود از همه نظر ارجح است اما به نظر بنده اگر به جای کلمه عدم در مصراع:"بودیم به خواب در شبستان عدم" از کلمه "وجود" که متضاد آن است استفاده میکرد با معنا تر بود چون عدم که خود به معنای نیستی است که نمی‌تواند مالکیت داشته باشد که شبستانی داشته باشد یا شبستانی به او نسبت داده شود و خواب و بیداری در آن معنایی ندارد.  در عدم آبی نیست که گوهری از آن به وجود آید. در عدم پناهگاه و پنهان خانه ای نیست که کسی یا چیزی در آن پنهان شود. همه مخلوقات در شبستان وجود خوابیده اند که خود شکلی از وجود است زمانی بیدار می‌شوند که آن هم شکلی از وجود است . مدتی بیداری می‌کنند و باز به خواب می‌روند. ذات نایافته از هستی بخش - کی تواند که شود هستی بخش .عدم که خود نیستی است نمی‌تواند منشا اشکال هستی گهر ، در نایاب ، خواب ، بیداری و.... شود.