
مشتاق اصفهانی
شمارهٔ ۲۱۵
۱
دیشب دل من چو خسته از رنجوری
میکرد فغان ز محنت مهجوری
۲
گفتم که چنین ساخت ز دردت نالان
فریاد برآورد که دوری دوری
نظرات