مولانا

مولانا

بخش ۱۱۰ - قصهٔ خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طائی گذشته بود و نظیر خود نداشت

۱

یک خلیفه بود در ایام پیش

کرده حاتم را غلام جود خویش

۲

رایت اکرام و داد افراشته

فقر و حاجت از جهان بر داشته

۳

بحر و در از بخششش صاف آمده

داد او از قاف تا قاف آمده

۴

در جهان خاک ابر و آب بود

مظهر بخشایش وهاب بود

۵

از عطااش بحر و کان در زلزله

سوی جودش قافله بر قافله

۶

قبلهٔ حاجت در و دروازه‌اش

رفته در عالم بجود آوازه‌اش

۷

هم عجم هم روم هم ترک و عرب

مانده از جود و سخااش در عجب

۸

آب حیوان بود و دریای کرم

زنده گشته هم عرب زو هم عجم

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 72
عندلیب :

نظرات

user_image
مهدی کاظمی
۱۳۹۷/۰۱/۲۰ - ۰۳:۳۶:۰۱
[In reply to مهدی ( ͡ʘ ͜ʖ ͡ʘ) کاظمی]بخش 110 - قصهٔ خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طائی گذشته بود و نظیر خود نداشتدر روزگاران قدیم خلیفه ای بود که از بخشش و سخاوت حاتم طایی را غلام خودش کرده بود اون حاکم پرچم دار عدل و داد بود همیشه به فقرا رسیدگی میکرد چنانکه فقر را در جامعه خویش از بین برده بود ...دریا با آن همه گوهر ها و نعمات فراوان در پیش این خلیفه بخشنده صاف و تهی گشته بود و از دادگری و انصاف تمام جهان را پر کرده بود یک خلیفه بود در ایام پیشکرده حاتم را غلام جود خویشرایت اکرام و داد افراشتهفقر و حاجت از جهان بر داشتهبحر و در از بخششش صاف آمدهداد او از قاف تا قاف آمدههمچو ابر و باد صفت بخشندگی برای زمین داشت و در جود و کرم همانند خداوند وهاب(بسیار بخشنده) مظهر بخشایش بود از نوع عطا و بخشندگییش دریا و معادن زیر و رو میشدند و مردم دسته دسته بسوی او روانه بودند در جهان خاک ابر و آب بودمظهر بخشایش وهاب بوداز عطااش بحر و کان در زلزلهسوی جودش قافله بر قافلهقبله حاجت نیازمندان درگاه این شاه بود و آوازه اش در عالم پیچیده بود و تمام اقوام مانند عجم و رومی و ترک عرب از کرم و سخاوتمندی اش در شگفت بودند قبلهٔ حاجت در و دروازه‌اشرفته در عالم بجود آوازه‌اشهم عجم هم روم هم ترک و عربمانده از جود و سخااش در عجبدریایی از کرم بود و مانند آب حیوان (که نماد زندگی بخشیست ) آدم های مختلف ازو زنده میگشتندآب حیوان بود و دریای کرمزنده گشته هم عرب زو هم عجم
user_image
طوقدار
۱۴۰۰/۰۴/۱۰ - ۰۵:۲۷:۱۳
با عرض سلام و پوزش . این موضوع را یادآوری و خاطر نشان میدارم که هیچ قدرتی در هیچ اوصافی مثل و مانند اوصاف حضرت حق نمیشود. چون هرچه قدرت و قوت مالی جانی و معنوی هست اراده و مشیت ذات احدیت است.پس اگر تمام جن و انس از گذشته و حال و آینده جمع شوند دست به دست هم داده و از تمام امکانات موجود در عالم هستی کمک بگیرند نمی توانند تنها یک نشانه از خلقتهای حضرت باریتعالی را بیافرینند. با نهایت عذر خواهی از استاد بزرگوار . گستاخی حقیر را مورد بخشش قرار دهید.
user_image
طوقدار
۱۴۰۰/۰۴/۱۰ - ۰۵:۴۲:۲۷
[In reply to مهدی ( ͡ʘ ͜ʖ ͡ʘ) کاظمی] با عرض سلام و درود فراوان حضور شما . در چند حاشیهٔ قبلی قدردانی از زحمات شما معمول و از خدمات بی بدیل شما اظهار سپاسگزاری گردید که امیدوارم مورد بازبینی محضر مبارکتان قرار گیرد . زنده و پاینده باشید.
user_image
ماھسا مشتری
۱۴۰۱/۰۳/۱۶ - ۰۷:۲۸:۲۱
در جھانِ خاک ، اَبر و آب بود  مظھرِ بخشایشِ وھاب بود