مولانا

مولانا

بخش ۱۱۳ - در بیان آنک نادر افتد کی مریدی در مدعی مزور اعتقاد بصدق ببندد کی او کسی است و بدین اعتقاد به مقامی برسد کی شیخش در خواب ندیده باشد و آب و آتش او را گزند نکند و شیخش را گزند کند ولیکن بنادر نادر

۱

لیک نادر طالب آید کز فروغ

در حق او نافع آید آن دروغ

۲

او به قصد نیک خود جایی رسد

گرچه جان پنداشت و آن آمد جسد

۳

چون تحری در دل شب قبله را

قبله نی و آن نماز او روا

۴

مدعی را قحط جان اندر سرست

لیک ما را قحط نان بر ظاهرست

۵

ما چرا چون مدعی پنهان کنیم

بهر ناموس مزور جان کنیم

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 73
مثنوی معنوی ( دفتر اول و دوم ) بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۱۷۶
عندلیب :

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۱۰ - ۱۲:۵۱:۲۵
از نماز لغت نمازگاه را داریم یعنی مصلی . به عربی مصلی نام اسب دوم در مسابقه اسب دوانی هم هست .اسب ها به عربی تا چند تای نخستین در مسابقه نام دارند
user_image
مهدی کاظمی
۱۳۹۷/۰۵/۲۲ - ۰۲:۴۱:۳۷
[In reply to مهدی ( ͡ʘ ͜ʖ ͡ʘ) کاظمی]اما کمتر اتفاق میوفته برای سالک راه حق که از فروغ زیاد خودش حتی توسط مرشد و راهنمای دروغین به سرانجامی و منافع روحانی دست پیدا کنه لیک نادر طالب آید کز فروغدر حق او نافع آید آن دروغاما سالک و طالب راه حقیقت و خودشناسی بخاطر نیت و قصد نیک خودش بجایی میرسه حتی باوجود اینکه پیر دروغین رو جان میپنداشت اما ماهیت واقعی این راهنمایان دروغین جسد هم نبوده او به قصد نیک خود جایی رسدگرچه جان پنداشت و آن آمد جسدوقتی نیت و مقصود سالک درست باشه مانند نمازگزاری که در دل شب تاریک قبله رو پیدا نمیکنه اما نمازش مقبول میشه سلوک اوهم به نتیجه میرسهچون تحری در دل شب قبله راقبله نی و آن نماز او روامدعیان تقلبی در فقر معنوی بسر میبرند و جان کمی و ضعیفی در درون شان نقش بسته ولی ما ظاهرمان قحطی و فقر نان رانشان میدهد مدعی را قحط جان اندر سرستلیک ما را قحط نان بر ظاهرستما چرا مثل این مدعیان دروغین و راهنمایان گمراه مقام فقر رو پنهان کنیم و بخاطر آبرو و نیکنامی دست به دورویی(مزور) بزنیم و درین راه سختی متحمل شویم و جان بکنیم ؟؟ما چرا چون مدعی پنهان کنیمبهر ناموس مزور جان کنیم