مولانا

مولانا

بخش ۱۳ - آموختن وزیر مکر پادشاه را

۱

او وزیری داشت گَبْر و عِشوِه دِه

کو بَر آبْ از مَکر بَر بَستی گِرِه

۲

گفت: تَرسایان پناهِ جان کُنند

دینِ خْوَد را از مَلِک پنهان کنند

۳

کم کُش ایشان را، که کشتنْ سود نیست

دینْ ندارد بویْ، مُشک و عود نیست

۴

سِرّ پنهانست اندر صد غِلاف

ظاهرش با تُست و باطن بَر خِلاف

۵

شاه گفتش: پس بگو تَدبیر چیست؟

چارهٔ آن مَکر و آن تَزْویر چیست؟

۶

تا نمانَد در جهان نصرانیی

نی هُوَیدا دین و نه پنهانیی

۷

گفت: ای شَه، گوش و دستم را ببُر

بینی‌ام بشکاف و لب در حُکمِ مُر

۸

بعد از آن در زیرِ دار آور مرا

تا بخواهد یک شفاعت‌گر مرا

۹

بر مُنادی‌گاه کُن این کارْ تو

بر سرِ راهی که باشد چارسو

۱۰

آنگَهَم از خْوَد بِران تا شهرِ دور

تا دَر اندازَم دَریشان شَرّ و شور

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 33
مثنوی معنوی ـ ج ۱ و ۲ و ۳ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۶۵
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۲۵
مثنوی معنوی ( دفتر اول و دوم ) بر اساس آخرین تصحیح نیکلسون و مقابله با نسخهٔ قونیه به کوشش حسن لاهوتی - جلال الدین محمد بن محمد مولوی - تصویر ۶۲
علیرضا محرابی :
عندلیب :

نظرات

user_image
سیما موسوی
۱۳۸۹/۱۲/۰۵ - ۰۰:۰۲:۲۳
وزیر این پادشاه بسیار مکار و بد طینت بود. پس برای رسیده به مقصودش و کشتن شمار بسیار از مسیحیان،‌نقشه ای کشید که در آن حاضر شد دست و گوش و بینی و لب خود را از دست بدهد تا بدین ترتیب در جمع مسیحیانی که برای نجات جان خود از دست او دین خود را در دل پنهان می کردند،‌داخل شود و این گونه جمعشان را به دست خودشان از بین ببرد.
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۳/۲۵ - ۰۱:۰۷:۳۲
سلام بر همهدوستان پرسشی دارم .آیا به کار بردن واژه گبر برای زرتشتیان از دیدگاه خود زرتشتیان تحقیر آمیز است ؟
user_image
ایران نژاد
۱۳۹۴/۰۳/۲۵ - ۰۳:۴۵:۴۰
واژه‌ی گبر در اینجا معنای زردشتی ندارد ، چه پادشاه جهود است و به یقین وزیر او نیز وصد البته نه تنها از چشم بهدینان که هم ایرانیان ، اهانت آمیز است.
user_image
mobintbh
۱۳۹۴/۰۶/۰۳ - ۰۴:۰۴:۴۲
میشه لطفا سعی کنید علاوه بر خلاصه ی داستان معنی بعضی ابیات مثل کم کش ایشان را که کشتن سود نیست ...دن نداری بوی مشک و عود نیست مصراع دوم خیلی واضحه ولی مصراع اول یکم مبهمه اینکه چرا باید کم بکشه؟
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۶/۰۷ - ۱۲:۰۰:۰۳
Mobintbh گرامیمیفرماید دین چونان عود بوی مشک از خود ساطع نمیکند که تو همه نصرانیان را بدینوسیله پیدا کنی و با کشتار آنان نصرانیت را ریشه کن کنی . نصرانیان قادرند آنرا چونان سری در صد پوشش پنهان کنند .شاید به موضوع تقیه اشاره میکند .البته اختلاف بین یهودیت و نصرانیت و اسلام و ... بی تردید از جهل بشر سرچشمه میگیرد و ادیان الهی اگر از سوی خدای آمده اند با هم ناساز نیستند و هر گاه ناسازی میانشان پدید آمد هر عقل سلیمی در می یابد در یک یا هر دو سوی اختلاف دخل و تصرف صورت گرفته است . و اینکه میگوید دین ندارد بوی مشک و عود نیست ...برای من شگفت انگیز است . چرا که حتما دین هم مزه دارد هم بو و هم شکل و فرم و مانند هر پدیده دیگری یک معنا دارد و یک صورت .بوی کبر و بوی حرص و بوی آزدر سخن گفتن بیاید چون پیازکبر و حرص و آز بوی نامطبوعی دارد . اگر شامه ما بیمار است و بدلیل مطامعی یا بدلیل عادت به زیستن در بوهای نامطبوع حساسیت خود را از دست داده است این بدان معنی نیست که کبر و حرص و آز بویی ندارد !!
user_image
م بذل‌جو
۱۳۹۴/۰۷/۱۶ - ۱۶:۵۰:۳۴
واژه‌ی «گبر» در فارسی میانه شناخته نیست. این واژه بعد از اسلام بظاهر از زبان آرامی (معادل «مُغ» و نیز ظاهراً بمعنی مرد (نک. دهخدا بقل از منتهی الارب ؛ همچنین ذیل «گبر» در دانشنامهٔ ایرانیکا) وسیلهی اعراب نو مسلمان برای اشاره به ایرانیان بکار رفت. بعد از فتح ایران و تغییر دین اکثریت ایرانیان به اسلام و طی انتقال و تبدیل زبان فارسی از میانه (پهلوی) به نوین (دری)، واژه «گبر» ابتدا بمعنی «زردشتی» (مثلاً، شاهنامه) بکار رفت اما به تدریج تا حدود سدهٔ هفتم (مقارن حیات مولوی) بمعنی «غیر مسلمان» (مقابل «مسلمان») و بعد بمعنی «کافر»، «ملحد»، «بی دین» (نک. فرهنگ واژگان مترادف و متضاد) در گفتمان مسلمان (ایرانی و عرب و ترک و کُرد) بکار رفت و محلات زردشت نشین در شهرهایی مثل اصفهان و یزد به «گبرآباد» و «گبرستان» (قبرستان) موسوم شدند. در بسیار اوقات در موقع سخت گیری حاکمان مسلمان بر مسیحیان و یهودیان (مثلاً در دوره شاه صفی و عباس دوم و صدارت ساروتقی اعتماد الدوله) به این اقلیت حکم میشده به «گبرستان» کوچ کنند تا با کافران («کافر اهل ذمّه» در برابر «کافر اهل بغی» یا «کافر حربی») و دور از مردم مسلمان مجاورت داشته باشند. واژهٔ «گبر» مقارن همین دورهی صفوی، با تغییر و تبدیل (giaour=gdwr=gbr=گبر) توسط ترک عثمانی (و متعاقباً، کُردها) تا حدود بالکان هم برای اشاره به غیر مسلمانان (خدا نشناس؛ کافر) نظیر مسیحی بکار رفته است. با عنایت به مضمون شعر و زمانهی شاعر، همان مفهوم مجاز احتمالا مورد نظر بوده است: وزیر خدانشناسِ شاه.
user_image
حامد کهن دل
۱۳۹۶/۰۳/۱۳ - ۰۳:۲۲:۲۰
"حکم مر" در بیت هفتم به چه معنی است؟
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۴/۲۹ - ۱۶:۴۶:۳۹
حامد کهن عزیز حکم مُر در اینجا به معنای حکم قاطع است
user_image
کتایون فرهادی
۱۳۹۷/۱۱/۱۶ - ۱۰:۲۳:۵۳
عشق مولانایی:بخش 13 - آموختن وزیر مکر پادشاه راشرح و تفسیر بیت 338او وزیری داشت گبر و عشوه ده / کو بر آب از مکر بر بستی گرهآن شاه جهود وزیری داشت بسیار فریبکار که از شدت مکاری و حیله گری به آب گره می زد یعنی کارهائی انجام می داد که در نظر دیگران محال می نمود .شرح و تفسیر بیت 339گفت : ترسایان ، پناه جان کنند / دین خود را از ملک ، پنهان کنندآن وزیر پر تزویر گفت : شاها ، عیسویان برای اینکه جانشان حفظ شود دین خود را از شاه پنهان و طوری رفتار می کنند که خیال کنی آنان عیسوی نیستند .شرح و تفسیر بیت 340کم کش ایشان را که کشتن سود نیست / دین ندارد بوی ، مشک و عود نیستشاها ، این قدر آنان را مکش که کشتار آنان هیچ سودی ندارد چرا که دین مانند عود و مشک نیست که بوئی داشته باشد و بدان وسیله پیروان دین و آئینی شناخته شوند . ( ممکن نیست به ضرب شمشیر اعتقاد را از دل مردم برانداخت )شرح و تفسیر بیت 341سر ، پنهان است اندر صد غلاف / ظاهرش با تو ، چو تو ، باطن خلافدین و اعتقاد امری قلبی است بنابراین پوشیده داشتن آن ممکن است . ظاهرش با تو و باطنش بر توست .شرح و تفسیر بیت 342شاه گفتش : پس بگو تدبیر چیست ؟ / چاره آن مکر و آن تزویر چیست ؟شاه جهود به آن وزیر مکار گفت : پس بگو بدانم که تدبیر و چاره این امر چیست ؟ و آن مکر و تزویر چه راهی دارد ؟شرح و تفسیر بیت 343تا نماند در جهان ، نصرانیی / نی هویدا دین و ، نی پنهانییتا بر اثر این تدبیر حتی یک نصرانی در جهان نماند ، چه آنکه دینش را آشکار کند و چه آنکه دینش را نهان دارد .شرح و تفسیر بیت 344گفت : ای شه ، گوش و دستم را ببر / بینی ام بشکاف ، اندر حکم مروزیر مکار به شاه گفت : با فرمانی قاطع دست و گوشم را ببر و بینی ام را بشکاف . ( حکم مر به معنی فرمان قاطع است )شرح و تفسیر بیت 345بعد از آن در زیر دار آور مرا / تا بخواهد یک شفاعتگر مراسپس مرا زیر چوبه دار بیاور بدین قصد که بر دارم زنی اما باید کسی بیاید و شفاعت مرا نزد تو کند تا بر بالای دار نروم .شرح و تفسیر بیت 346بر منادی گاه کن این کار ، تو / بر سر راهی که باشد چارسواین کار را در محلی پر رفت و آمد مثل بازار یا سر چهار راه عمومی شهر انجام بده تا همگان آنرا مشاهده کنند .شرح و تفسیر بیت 347آنگهم از خود بران تا شهر دور / تا دراندازم در ایشان شر و شورپس از اجرای این حکم مرا به شهری دور تبعید کن تا در آنجا میان عیسویان فتنه و آشوب بر پا دارم .
user_image
آذر
۱۳۹۸/۱۲/۱۹ - ۱۱:۳۶:۵۲
آذر ،خانم معلم جغرافیا از اراک نوشته:با سپاس از مولانا ( به دور از هر افراط و خودباختگی)و با تشکر از دست اندرکاران سایت گنجور و امتنان از شما فرهنگ دوستان و قدردانی ویژه از آقای فرهاد به خاطر معنی هاشون .واقعا احساس مسئولیت ایشان ستودنی است .بهروزی همگان را خواهانم
user_image
مولانای زردتشت
۱۳۹۹/۰۲/۱۹ - ۱۰:۲۸:۴۹
در مثنوی چاپهای قبل از سال 1357بیت چنین می باشد داشت شه وزیری مکار و ره زن ،عشوه دهکو بر آب از مکر بر بستی گرهاز جای درست بخوانیم تا درست بفهمیم و درست تر تبادل نظر کنیمیزدان یگانه نگهدارتان
user_image
Yasaman
۱۳۹۹/۰۹/۰۵ - ۰۹:۴۶:۲۲
واقعا از فرهاد عزیزبابت مسئولیت پذیری و معانی قابل فهمشون سپاسگذارم من برای درک اشعار گاهی به مشکل برمیخورم و واقعا این معانی کمک کننده هستند..همچنین روفیای عزیز ک سخنانشون واقعا ب دل میشینه..ممنونم
user_image
خسرو
۱۳۹۹/۱۱/۰۵ - ۲۱:۲۰:۵۸
دوستان محترم با سلامبرای درک بهتر این اشعار ، منظور از وزیر مکار ، پولس است
user_image
در سکوت
۱۴۰۱/۰۲/۰۷ - ۰۷:۵۰:۱۰
این بخش از مثنوی را "در سکوت" بشنوید: پیوند به وبگاه بیرونی