مولانا

مولانا

بخش ۱۳۳ - پیش آمدن نقیبان و دربانان خلیفه از بهر اکرام اعرابی و پذیرفتن هدیهٔ او را

۱

آن عرابی از بیابان بعید

بر در دار الخلافه چون رسید

۲

پس نقیبان پیش او باز آمدند

بس گلاب لطف بر جیبش زدند

۳

حاجت او فهمشان شد بی مقال

کار ایشان بد عطا پیش از سئوال

۴

پس بدو گفتند یا وجه العرب

از کجایی چونی از راه و تعب

۵

گفت وجهم گر مرا وجهی دهید

بی وجوهم چون پس پشتم نهید

۶

ای که در روتان نشان مهتری

فرتان خوشتر ز زر جعفری

۷

ای که یک دیدارتان دیدارها

ای نثار دینتان دینارها

۸

ای همه ینظر بنور الله شده

بهر بخشش از بر شه آمده

۹

تا زنید آن کیمیاهای نظر

بر سر مسهای اشخاص بشر

۱۰

من غریبم از بیابان آمدم

بر امید لطف سلطان آمدم

۱۱

بوی لطف او بیابانها گرفت

ذره‌های ریگ هم جانها گرفت

۱۲

تا بدین جا بهر دینار آمدم

چون رسیدم مست دیدار آمدم

۱۳

بهر نان شخصی سوی نانبا دوید

داد جان چون حسن نانبا را بدید

۱۴

بهر فرجه شد یکی تا گلستان

فرجهٔ او شد جمال باغبان

۱۵

همچو اعرابی که آب از چه کشید

آب حیوان از رخ یوسف چشید

۱۶

رفت موسی کآتش آرد او بدست

آتشی دید او که از آتش برست

۱۷

جست عیسی تا رهد از دشمنان

بردش آن جستن به چارم آسمان

۱۸

دام آدم خوشهٔ گندم شده

تا وجودش خوشهٔ مردم شده

۱۹

باز آید سوی دام از بهر خور

ساعد شه یابد و اقبال و فر

۲۰

طفل شد مکتب پی کسب هنر

بر امید مرغ با لطف پدر

۲۱

پس ز مکتب آن یکی صدری شده

ماهگانه داده و بدری شده

۲۲

آمده عباس حرب از بهر کین

بهر قمع احمد و استیز دین

۲۳

گشته دین را تا قیامت پشت و رو

در خلافت او و فرزندان او

۲۴

من برین در طالب چیز آمدم

صدر گشتم چون به دهلیز آمدم

۲۵

آب آوردم به تحفه بهر نان

بوی نانم برد تا صدر جنان

۲۶

نان برون راند آدمی را از بهشت

نان مرا اندر بهشتی در سرشت

۲۷

رَستم از آب و ز نان همچون ملک

بی‌غرض گردم برین در چون فلک

۲۸

بی‌غرض نبود بگردش در جهان

غیر جسم و غیر جان عاشقان

تصاویر و صوت

مثنوی نسخهٔ قونیه، کاتب محمد بن عبدالله القونوی، پایان کتابت ۶۷۷ ه.ق » تصویر 86
دوره کامل مثنوی معنوی (به انضمام چهار فهرست اعلام، اسامی رجال و نساء، امکنه و قبایل، کتب، آیات قرآن و فهرست قصص و حکایات) از روی نسخه طبع ۱۹۲۵ - ۱۹۳۳ م در لیدن از بلاد هلاند به کوشش رینولد الین نیکلسون - جلال الدین مولوی محمد بن محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی - تصویر ۱۴۶
مثنوی معنوی ـ ج ۱ و ۲ و ۳ (براساس نسخه قونیه) به تصحیح عبدالکریم سروش - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) - تصویر ۱۷۲
بامشاد لطف آبادی :

نظرات

user_image
رضا
۱۳۹۴/۱۲/۲۲ - ۲۲:۲۰:۴۲
عباس حرب منظور عباس ابن عبدالمطلب پسر عم پیامبر در جنگ بدر است.
user_image
مازیار mazisangari@gmail.com
۱۳۹۷/۱۰/۲۱ - ۰۲:۱۵:۴۳
تا بدینجا بهر دینار آمدم چون رسیدم مست دیدار آمدم، این داستان حال و هوای بسیار خوشی به آدم میده، خیلی وقتها در حسرت احوال خوش مولانا به سر میبرم. درود بر مولانای ما
user_image
طاهره
۱۳۹۹/۰۸/۱۵ - ۰۶:۱۸:۱۱
زر جعفری: «طلای خالص منسوب به جعفر نامی که کیمیاگر بوده است و بعضی گویند پیش از جعفر برمکی زر قلب سکه می‏کردند، چون او وزیر شد حکم فرمود طلا را خالص کردند و سکه زدند و بدو منسوب شد.»
user_image
آرین
۱۴۰۰/۰۱/۱۳ - ۰۷:۱۱:۳۴
معنی ها را هم زیر هر متن بگذارید لطفا
user_image
کوروش
۱۴۰۲/۰۶/۱۲ - ۲۱:۲۸:۲۵
دام آدم خوشهٔ گندم شده   تا وجودش خوشهٔ مردم شده   یعنی چه ؟    
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۳/۰۴/۰۷ - ۱۲:۵۲:۰۲
آقا کوروش عزیز سلام در اینجا مقصود مولانا دراین است که این موضوع را  با مثالهایی تفهیم کند که چه بسا آدمیان کاری را با نیتی خاص شروع میکنند  ولی در آخر نتایجی دیگر ودور از انتظار حاصل میشود  در بیت مورد نظر شما به هبوط آدم در پی خوردن از شجره ممنوعه که در آیه ۲۰ سوره  اعراف بدان اشاره شده دارد انجا که آمده:  "باز نداشت شما را پروردگارتان از این درخت  مباد که  در بهشت دو فرشته شوید و جاودانه مانید وسوگند یاد نکرد که من خیرخواه شمایم " البته در قرآن از گندم  یا میوهای دیگر به عنوان شجره ممنوعه یاد نشده ولیکن در باور مفسرین اسلامی  از گندم نام برده شده حال  انکه در مسیحیت  مثلا آن را سیب میدانند (وحتی سیب گاز زده لوگوی اپل را بعضی به این موضوع مرتبت میدانند الله اعلم)  حال معنی بیت : خوشه گندم گرچه دام آدم شد وباعث هبوط او بر زمین گردید در عوض وجود آدم وحوا همچون خوشه گندمی گردید که نسل آدمیان  مثل دانه‌های گندم از آن پدیدار شد .   شاد باشی عزیز