
مولانا
بخش ۳۰ - نومید کردن وزیر مریدان را از رفض خلوت
۱
آن وزیر از اندرون آواز داد
کای مریدان از من این معلوم باد
۲
که مرا عیسی چنین پیغام کرد
کز همه یاران و خویشان باش فرد
۳
روی در دیوار کن تنها نشین
وز وجود خویش هم خلوت گزین
۴
بعد ازین دستوریِ گفتار نیست
بعد ازین با گفت و گویم کار نیست
۵
الوداع ای دوستان من مردهام
رخت بر چارم فلکبر بردهام
۶
تا به زیر چرخ ناری چون حطب
من نسوزم در عنا و در عطب
۷
پهلوی عیسی نشینم بعد ازین
بر فراز آسمان چارمین
تصاویر و صوت

نظرات
حامد کهن دل
کتایون فرهادی
در سکوت