
مولانا
بخش ۵ - ملاقات پادشاه با آن ولی که در خوابش نمودند
۱
دست بگشاد و کنارانش گرفت
همچو عشق اندر دل و جانش گرفت
۲
دست و پیشانیش بوسیدن گرفت
وز مقام و راه پرسیدن گرفت
۳
پرسپرسان میکشیدش تا به صدر
گفت گنجی یافتم آخر به صبر
۴
گفت ای نور حَقُ و دفعِ حَرَج
معنیِ الصبر مفتاح الفرج
۵
ای لقای تو جواب هر سؤال
مشکل از تو حل شود بیقیلوقال
۶
ترجمانی هرچه ما را در دل است
دستگیری هر که پایش در گل است
۷
مرحبا یا مجتبی یا مرتضی
إن تغب، جاء القضا، ضاق الفضا
۸
انت مولیالقوم من لا یشتهی
قد ردی کلا لئن لم ینتهی
۹
چون گذشت آن مجلس و خوان کرم
دست او بگرفت و برد اندر حرم
تصاویر و صوت

نظرات
قاسم پور
عبدالمنان فطرت افغانستان
عبدالمنان فطرت افغانستان
حسین ملیحی شجاع
عقیل پورخلیلی
mohammad ghanbar
پاسخ هر سوالی و حل هر مشکلی است.مولانا دیدار مرد کامل و پیر طریقت را
پاسخ هر سوال و حل هر مشکلی از سالک می داند ، زیرا او بر اسرار دل سالک آگاه است و سالی را که در راه مانده دستگیری می کند و به مقصد می رساند. از آنجایی که علم مرد کامل از نوع علم الهی و کشف و اشراق است برای سالک یقین آور است و جایی برای هیچ گونه جر و بحث و شک و تردیدی باقی نمی گذارد.مرحبا یا مجتبی یا مرتضیان تغب جاء القضا ضاق الفضا (99)ای شخص برگزیده و پسندیده ! خوش آمدی. اگر بروی و غایب شوی حتما برای ما قضای بد می آید و فضا تنگ می شود.بعضی از شارحین مثنوی مجتبی و مرتضی را به معنی اسم خاص یعنی امام حسن مجتبی ع و امام علی ع گرفته اند که به نظر صحیح نمی آید.انت مولی القوم من لا یشتهی قد ردی ، کلا لئن لم ینته(100)تو سرور همه قوم هستی . کسی که مشتاق تو نباشد حتما تباه خواهد شد مگر آن که از آن خطا برگردد.قسمت پایانی مصرع دوم از آیه 15 سوره علق اقتباس شده است .چون گذشت آن مجلس و خوان و کرمدست او بگرفت و برد اندر حرم (101)پس از دیدار اولیه و تعارفات معمول ، شاه دست طبیب الهی را گرفت و به داخل حرم خود برد تا کنیزک بیمار را به او نشان دهد. شاید مولانا در مصرع دوم این بیت می خواهد بگوید که سالک باید به پیر و مراد خود اعتماد کند و اورا به حریم دل خود راه دهد و اسرار ضمیرش را برای او آشکار کند؛ هر چند پیر بر آن اسرار آگاهی دارد ولی دست ارادت دادن به پیر و سفره دل را پیش او گشودن باعث می شود تا سالک بهتر از راهنمایی های پیر بهره مند شود.
کمال
علیرضا ابوالحسنی
منصور پویان
پاسخ و چارهء هر مشکل است. تو بر اسرار آگاهی داری و از راه ماندگان دستگیری خواهی کرد زیرا کشف و اشراق سالک جایی برای جر و بحث و شک و تردید باقی نمی گذارد. پس از دیدار و تعارفات معمول، شاه طبیب الهی را به داخل حرم خود برد تا کنیزک بیمار را به او نشان دهد. شاید مولانا می خواهد بگوید که سالک باید به پیر و مراد خود اعتماد کند و او را به حریم دل خود راه دهد و اسرار ضمیرش را برای او آشکار کند. دست ارادت دادن به پیر و سفره دل را پیش او گشودن باعث می شود تا سالک بهتر از راهنمایی بهره مند شود
رامین
شجریان
کتایون فرهادی
پاسخ هر سوالی است و بی چون و چرا مشکل من به دست تو حل خواهد شد .شرح و تفسیر بیت 98ترجمانی هرچه ما را در دل است / دست گیری هرکه پایش در گل استای دانا به اسرار نهان ، هرچه در دل ما نهفته است تو بازگو کننده آنی و پای جان هر کس که در گل مادیت گیر کند توئی دستگیر او .– استاد فروزانفر گوید : همانطور که دیدار معشوق برای عاشق
پاسخگوی هر سوال و گشاینده هر دشواری است ، وصول به ولی کامل و مرد خدا برای طالب همین حالت را دارد زیرا پیر تمام مطلوب مرید است چنانکه معشوق تمام آرزوی عاشق است و پس از رسیدن به مطلوب و معشوق ، مشکلی در راه نمی ماند .شرح و تفسیر بیت 99مرحبا یا مجتبی یا مرتضی / ان تغب جاءالقضا ضاق الفضاای یار گزین و پسندیده ، خوش آمدی . اگر تو غایب شوی قضا آید و فضا تنگ شود . ( مرحبا مرحبا گفتن از سنن طریقت است )شرح و تفسیر بیت 100اَنتَ مَولَی القَومِ مَن لا یَشتَهی / قَد رَدی کلّا لَئن لَم یَنتَهِتوئی سرور قوم سالکان و هرکس که تو را نخواهد و از این اعراض دست برندارد براستی که تباه خواهد شد .
علی
احسان
مهربان
سیامک کرمی
در سکوت
شاهرخ کاطمی
سید زبیر حسینی