
مولانا
بخش ۶۸ - جواب گفتن هدهد طعنهٔ زاغ را
۱
گفت ای شه بر من عور گدای
قول دشمن مشنو از بهر خدای
۲
گر به بطلانست دعوی کردنم
من نهادم سر ببر این گردنم
۳
زاغ کو حکم قضا را منکرست
گر هزاران عقل دارد کافرست
۴
در تو تا کافی بود از کافران
جای گند و شهوتی چون کاف ران
۵
من ببینم دام را اندر هوا
گر نپوشد چشم عقلم را قضا
۶
چون قضا آید شود دانش بخواب
مه سیه گردد بگیرد آفتاب
۷
از قضا این تعبیه کی نادرست
از قضا دان کو قضا را منکرست
تصاویر و صوت


نظرات
بی نام
در سکوت